رضـــــــا

یار نیست



دلم برای لمس نگاهی سخت دلتنگی میکند!


به کدامین بهانه حواسش را پرت کنم؟


آخر چگونه به او بفهمانم که یار با ما یار نیست!!!!


و همیشه روزگار بر وفق مراد نیست!


بگو: چگونه میشود عاشقانه عشق ورزید و ستم ندید؟


آه ای کسانی که چون من برای لمس نگاهی دلتنگی کرده اید!


ای کسانی که یارتان با شما یار نیست و خود را به آن راه می زنید!


من از تمامتان کمک میخواهم;


آیا شود که قطره ای از تجربه تان را به من بدید ؟؟


من این راه را، هزار بار رفته ام..


یکی به من بگوید:


اشکال کار در چیست؟


آیا شود که عشق ورزید و ستم ندید ؟؟!؟؟؟



رضــا حاجیانی


 

 

 

 چندی پیش پیامی از طریق موبایل ب دستم رسید از طریق یکی از دوستان ک با توجه به حس و حالی که اون زمان داشتم گفتم بد نیست یه نقیضه سرایی بر این بیت شعر شاعر ناشناس و گرانقدر داشته باشم.. و سعی به ادامه دادن این تک بیتی نمودم..  باشد که به طبع وخاطر بزرگواران مقبول افتاده باشد.

که البته نقیضه سرایی بود از حقیر و یا شاید تضمین..

 


+ نوشته شده در یادداشت ثابت - چهارشنبه 93/1/14ساعت 2:35 عصر توسط رضا حاجیانی نظرات ( ) |